همانگونه که چهل شب پیش در سخنرانی شب عاشورا در جمع عزاداران عرض کردم: قیام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا با بی نهایت آموزه و درس برای به زیستن دنیوی و عاقبت بخیری اخروی در مانا ترین دانشگاه جهان از سال ۶۱هجری قمری تا به امروز و صد البته تا زمان قیام موعود(عج) است.
در آن سخنرانی گفتم: قیام امام حسین(ع) دانشگاهی است با درس های بسیار در پهنه تاریخ که قید زمان و مکان از آن برداشته شده است، چرا که کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا به همین دلیل امروز هم در اربعین واقعه عاشورا و در این جمع معنوی، میگویم: توجه به درسنامه عاشورا مورد تاکید است.
هر اندازه انسانها با درسهای نهفته در آن حرکت خونین و ژرف که بشریت را با ارزشهای متعالی و مفهوم حیات هدفدار آشنا ساخت، آشناتر شوند و آن را با مقتضیات امروز جامعه تطبیق دهند به همان میزان عزّتمند خواهند زیست.
کارکردهای محافظتی قیام عاشورا، یکی از همین آثار مهم قیام عاشورا است که سعی دارم در حد توان با رویکرد؛ تاریخی–جامعه شناختی، به آن بپردازم تا مشخص شود واقعه کربلا و قیام عاشورا از سال ۶۱تا به امروز چه نقش محافظتی بی بدیلی ، ایفا کرده است.
در ابتدای سخن به تشریح مفهوم «کارکرد محافظتی» در علوم اجتماعی، میپردازم.
در علوم اجتماعی «کارکرد محافظتی» به توانایی یک نهاد، رویداد یا جنبش برای صیانت از ارزشها، هویت جمعی و انسجام اجتماعی در برابر تهدیدها و عوامل فرسایشی گفته میشود.
این کارکرد معمولاً در سه سطح عمل میکند:
*حفاظت ارزشی
جلوگیری از تغییر یا تحریف اصول بنیادین.
*حفاظت ساختاری
جلوگیری از فروپاشی یا انحراف نظام اجتماعی.
*حفاظت انگیزشی
ایجاد امید و توان حرکت در جامعه.
بر اساس نظریه «کارکردگرایی ساختاری»
تالکوت پارسونز، یک نظام اجتماعی برای بقا نیازمند حفظ الگوهای ارزشی و هنجاری خود است.
قیام عاشورا را میتوان یک اقدام تاریخی برای حفاظت از الگوهای اصیل اسلام دانست.
بستر تاریخی و بحرانهای عصر امام حسین(ع) بر پایه منابع معتبر تاریخی نشان میدهد جامعه اسلامی در نیمه دوم قرن اول هجری با چهار بحران اصلی روبهرو بوده است؛
۱-تحریف مفاهیم دینی
خلافت اموی دین را به ابزار توجیه قدرت سیاسی بدل کرده بود. خطبههای نماز جمعه و حتی اعمال حج به تبلیغات حکومتی اختصاص یافته بود.
۲- تمرکز ثروت و قدرت.
سیاست اقتصادی بنیامیه، بیتالمال را ابزاری برای خرید وفاداری اشراف قریش و قبایل همپیمان ساخت.
۳- فروپاشی هویت امت اسلامی
معیارهای صدر اسلام (تقوا، عدالت، اخوت) جای خود را به امتیازات قبیلهای و نژادی داد و فرهنگ قبیلهگرایی جایگزین امتگرایی شد.
۴- انفعال و بیتفاوتی اجتماعی
بخش زیادی از جامعه یا به دلیل ترس از قدرت یا به سبب منافع شخصی، از هرگونه اعتراض پرهیز میکردند.
این وضع مطابق تحلیل پیر بوردیو، نشانه«طبیعیسازی سلطه»است، دقیقا همان چیزی که یزید و یزیدیان به دنبال آن بودند، طبیعی سازی سلطه!
جلوههای کارکرد محافظتی قیام عاشورا
اصلی ترین کارکرد محافظتی قیام عاشورا، حفاظت از حقیقت دین در برابر تحریف و مبارزه برای طبیعی سازی سلطه است
امام حسین(ع) با جملهی معروف:
«إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی»
هدف خود را بازگرداندن اسلام به مسیر اصیل خود و اصلاح امور امت جدش رسول الله(ص)اعلام کرد.
این اقدام مطابق نظریه «پاسداری هنجاری» پارسونز؛ تلاشی برای حفظ ساختار معنایی اسلام بود.
پاسداری از عدالت و برابری اجتماعی
شعار «هیهات منّا الذلة» اعلام رد مشروعیت ساختاری بود که فرصتها را بر اساس طبقه اجتماعی توزیع میکرد.
این با نظریه «عدالت به مثابه برابری فرصت» آمارتیا سن، قابل تحلیل است.
تقویت هویت ایمانی و انسجام اجتماعی
کاروان حسینی متشکل از عرب و غیرعرب، مهاجر و انصار بود. این ترکیب عملی نشان داد که پیوند ایمانی میتواند فراتر از مرزهای قومی و قبیلهای برود.
از منظر نظریه «سرمایه اجتماعی» رابرت پاتنام، عاشورا نمونهای از تقویت سرمایه اجتماعی پیوندی و همبستگی اجتماعی است.
احیای امید اجتماعی و بازسازی کنشگری
در فضای ناامیدی حاکم، عاشورا پیام داد که حتی یک گروه اندک میتواند بر معادلات قدرت اثر بگذارد.
این مطابق نظریه «میدان و سرمایه» بوردیو، اقدامی برای تغییر قواعد بازی در میدان قدرت بود....
...پیامدهای احتمالی نبود قیام عاشورا
بر اساس مدلهای جامعهشناسی قدرت، اگر قیام عاشورا رخ نمیداد:
• تحریف دینی به روایت رسمی اسلام بدل میشد.
• تبعیض و نابرابری اجتماعی تثبیت و تقدیس میشد.
• هویت ایمانی جای خود را به هویت قومی و طبقاتی میداد.
• امید به تغییر و اصلاح از میان میرفت.
عاشورا دارایپیامهای کاربردی برای امروزنیز هست
یکی از انهاپاسداری از حقیقت و شفافیت است
نهادهای فرهنگی و دینی باید همواره در برابر تحریف و وارونه نمایی مفاهیم اصیل بایستند.وقیام عاشورا بزرگترین درس ایستادگی در مقابل تحریف حقیقت بود
همچنین عدالتمحوری در سیاستگذاری نکته مهمی است که مدرسه کربلا بران متمرکز بود.
منابع عمومی جامعه باید عادلانه و بدون تبعیض توزیع شود.ودر جامعه آن روز آنهم به اسم اسلام این حقیقت آشکار نادیده انگاشته می شد
قیام عاشورا انسجام اجتماعی را فراتر از مرزهای قومی و سیاسی به پیش برد وبا
تأکید بر هویت مشترک ملی–ایمانی از گسست اجتماعی تا حد زیادی پیشگیری کرد
تقویت امید و مسئولیتپذیری اجتماعی.درس نامه دیگر این قیام بود زیرا
آموزش عمومی و تقویت روحیه کنشگری، ضامن پایداری جامعه در برابر فساد و استبداد است.و امام حسین ع در فضای تاریخی آن زمان این سویه مهم قیام را هم بخوبی به کارکردهای آن افزود
قیام عاشورا، نه تنها یک رخداد تاریخی بلکه یک مدرسه محافظتی برای همه اعصار است که با؛
• حفاظت از حقیقت دین،
• بازگرداندن عدالت به متن گفتمان،
• احیای هویت ایمانی،
و
• بازسازی امید اجتماعی،
توانست مسیر انحطاط را متوقف سازد.
چنانکه قرآن می فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
عاشورا نمونهی عملی این اصل بود.
تغییری که از خودآگاهی و فداکاری آغاز شد و در حافظه تاریخی امت ماندگار گشت.
در پایان همانند آغاز با تاکید باید عرض کنم؛ قیام عاشورا یک مدرسه محافظتی جاودانه است، که؛
حقیقت دین را از تحریف نجات داد،
عدالت اجتماعی و برابری فرصتها را مطالبه کرد،
هویت ایمانی امت را بازسازی نمود،
و امید به اصلاح و مقاومت را در دل جامعه زنده نگه داشت.
این کارکردها نهتنها در سال ۶۱هجری، بلکه در همه زمانها میتوانند الگویی برای جوامع در برابر بحرانهای ارزشی، سیاسی و اجتماعی باشند. امیدوارم همگی در مدرسه عاشورا ودانشگاه تاسوعا درس های این قیام را به خوبی فهم کنیم و مهمتر از آن بدان ایمان آورده و در عمل زندگیمان جاری سازیم تا مانند زینب کبری(س) در اینکه کربلا در کربلا نماند و نسیم عاشورا در پهنه همیشه تاریخ بگستراند کل یوما عاشورا وکل ارض کربلا محقق گردد, نقش آفرین باشیم, انشاالله.
نظر شما